بدترین سوالی که از بچه میشه پرسید چیه؟
آدام گرنت (Adam Grant) در کتابی به اسم دوباره فکر کن به این سوال جواب میده: “بزرگ شدی میخوای چیکاره بشی!”
انگار بزرگ شدن ته داستان و مقطعی از زندگی که با رسیدن به اون همه چیز تموم میشه. و تو باید از الان بهش فکر کنی و تصمیم بگیری. و اگه اینکارو نکنی یه جای کارت ایراد داره!
میدونید ایراد این سوال کجاست؟
این سوال و فکر کردن به اون میتونه به شکلگیری طرزفکر ثابتی درباره کار و شخصیت منتهی بشه:
(Identity foreclosures)
مثلا ۱۰ سال پیش کی فکر میکرد که:
از اینستاگرام، یوتیوب، فیسبوک، تلگرام، تیک تاک و … صدها یا شاید هزاران شغل به وجود میآید که هزاران مرتبه جذابتر خلاقانه و درآمدزا تر از شغلهای کلیشهای باشه که از کودکی در ذهنمون داشتیم و آخرشم بهش نرسیدیم!
امکان داره شغل ایدهآل اون بچه هنوز ابداع نشده باشه. چرا که کار و بارهای قدیمی از بین میرن و مشاغل جدید میان جاشون و با یک ذهن باز باید استارت زندگی رو زد.
آنچه در انتخاب شغل وجود داره اینه که
نه اینکه به خاطر تایید و تحسین والدین شغلی را انتخاب کنه که بعد از مدتی برگرد ببین دیگه فرصتی برای تجدید نظر نیست.
نتیجه
دیگه از بچهها نپرسیم: ” بزرگ شدی میخوای چیکاره شی؟”
لزومی نداره خودشون رو در قالب «یک شغل» تعریف کنند. یک هویت معین میتونه مسیرهای دیگر رو ببنده. به جای تلاش برای محدود کردن کمک کنیم تا احتمالاتشان را گسترده تر کند. آنها خیلی کارها میتوانند انجام بدهند!!
بدترین سوالی که در بچگی از شما میپرسیدند چه بود؟