کتاب شیب اثر ست گادین
کتاب شیب از ست گادین (ست گودین) در باب تمرکز بر هدفی مشخص، داشتن پشتکار، پرهیز از هدر دادن منابع بر سر اهدافی غیر از هدف اصلی و در نهایت قانع نشدن به جایگاهی به جز اولی در حوزه تخصصیای که در آن مشغول فعالیت هستیم.
وقتی کاری را شروع میکنیم، در ابتدای راه حسابی سر ذوق هستیم، سرمایه هم داریم، دوستان مشوق نیز کنارمان هستند، کارها به سرعت رخ میدهند و به نظر میرسد که بالاخره کارها روی غلتک افتادهاند اما لحظهای میرسد که عبارت مشهور که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها را کاملا درک میکنیم.
میبینیم که مشکلات بزرگی در برابر ما دیوار شدهاند و احساس میکنیم دیگر توان ادامه نداریم. حتی فکر میکنیم کاری که کردهایم از اول اشتباه بوده است. این دقیقاً نقطهای است که کتاب شیب به آن اشاره دارد.
نکته کتاب شیب:
«گاهی پشتکار ضروری است و گاهی به ضرر شما. هنر، تشخیص این دو وضعیت است.»
با این توضیح، میتوان کتاب شیب را تأملاتی دربارهی هنر ادامه دادن و نیز تشخیص مناسب نقطهی رها کردن دانست.
گاهی یک هدف برای خودمان متصور میشویم و میخواهیم هر چه سریعتر به هدف خودمان برسیم ولی ناگهان میبینیم که مشکلات روز به روز بیشتر میشوند.
ما داریم تلاش میکنیم که مشکلات را حل کنیم ولی به ازای هر مشکلی که حل میکنیم میبینیم سه مشکل دیگر در جلوی راه ما سبز شده است.
با خودمان فکر میکنیم میبینیم که ادامه دادن به مسیر کنونی هیچ سودی برای ما ندارد و فقط داریم خودمان را خسته میکنیم و در عین حال هر روز هم از هدفمان دورتر میشویم. از طرفی رها کردن هم سخت است.
زیرا میبینید که این قدر زمان گذاشتهاید، این قدر پول خرج کردهاید و رها کردن واقعاً کار آسانی نیست. این دقیقاً همان نقطه شیب است.
کتاب شیب با این هدف نوشته شده است که به ما بگوید وقتی به نقطه شیب یا همان «The Dip» رسیدیم باید چه کاری انجام دهیم.
در صورتی که تصور میکنید که ممکن است روزی به این نقطه برسید یا هماکنون در چنین جایگاهی هستید، بد نیست که تا پایان این مقاله با ما همراه شوید. چون درسهای مفیدی برای برونرفت از این شرایط داریم.
حرف اصلی ست گودین در کتاب شیب :
ست گودین در این کتاب میخواهد بگوید که باید در چیزی که در آن هستید بهترین باشید. اگر در کاری هستید ولی در کار خودتان بهترین نیستید باید هر چه زودتر آن کار را رها کنید.
گودین میگوید اگر در شیب قرار دارید به هیچ عنوان کار را رها نکنید ولی ممکن است در شیب نباشید بلکه به بنبست رسیده باشید که در این صورت تنها یک راه میماند و آن رها کردن است.
نویسنده کتاب شیب بر این باور است که جمله: « افراد موفق تسلیم نمیشوند» کاملاً اشتباه است. زیرا:
افراد موفق سریع تسلیم میشوند، زیاد هم تسلیم میشوند و البته بدون احساس گناه تسلیم میشوند تا زمانی که از سراشیبی عبور کنند.
نمودار نشان میدهد که در ابتدای مسیر کارآفرینی یا انجام کارهای مورد علاقه شور و شوق زیادی داریم. البته این برای همه افراد صادق است. همه چیز اولش خیلی خوب و جالب است ولی این آغاز راه است.
پس از مدتی میبینیم که داریم هر چه تلاش میکنیم به نتیجه نمیرسیم. و به جای اینکه با تلاش به نتایج بهتر و بیشتری برسیم، با تلاش زیاد روز به روز نتایج کمرنگتر میشود.
این دقیقاً همان شیب است که اگر بتوانیم آن را تحمل کنیم مسلماً شاهد رشد و پیشرفتی چشمگیر خواهیم بود. حال اگر تمایل دارید که از شیب جان سالم به درببرید باید بهترین باشید.
حال سوال این است که چرا این قدر بهترین بودن اهمیت دارد؟
وقت بسیار ارزشمند است. مردم فرصتی برای آزمون و خطا ندارند و دوست دارند خیلی سریع به نتیجه دلخواه خودشان دست پیدا کنند. بنابراین اکثر افراد به دنبال بهترین هستند. اگر بهترین نباشید قطعاً مردم زمان کافی برای مراجعه کردن به شما نخواهند داشت و خیلی سریع از بازار خارج خواهید شد.
مسئله زمان اولین دلیل برای بهترین بودن است.
مسئله دوم برای بهترین بودن این است که، امروز جهان در حال بزرگتر شدن است و به همین خاطر در حوزههای مختلف برندهای بسیار زیادی در حال شکلگیری هستند. ولی هنوز در هر حوزه یک برند وجود دارد که بهترین برند محسوب میشود. اگر شما بتوانید در حوزه خودتان بهترین باشید و بهترین بمانید هنر کردهاید و کسب و کارتان جاودانه خواهد شد. ولی در غیر این صورت دیر یا زود از دور رقابت خارج خواهید شد.
برخی از مترجمان، کتاب شیب را با عنوان «دره موفقیت» نیز ترجمه و به بازار عرضه کردهاند.
شیب مسیر طولانی بین شروع کردن و تسلط یافتن است.
افراد کمی شجاعانه انتخاب میکنند و به بهترین افراد در جهان تبدیل میشوند.
افراد آگاه احتمالاً عاقلانه تصمیم میگیرند و منابع و انرژی خود را برای پروژههایی که واقعاً برایشان مهم است نگه میدارند. هر دوی این انتخابها خوب هستند.
اگر میخواهید فرد موفقی باشید تنها از این انتخاب آخر اجتناب کنید:
انتخابی که اغلب افراد انجام می دهند، آن هم این است که شما کار را شروع میکنید. و بیشترین تلاش خود را هم میکنید اما قبل از رسیدن به نتیجه آن را ول میکنید.
۷ دلیل که مانع از بهترین شدن افراد میشود:
این هفت دلیل عبارت است از:
◊ زمان کم میآورید و از دور رقابت خارج میشوید و همه چیز را رها میکنید.
◊ منابع مالی یا پولتان تمام میشود و دیگر نمیتوانید ادامه دهید. و به همین خاطر کار را رها میکنید. ولی نکته این است که خیلی از کسب و کارها به این مشکل میخورند. ولی آنهایی که محدودیت مالی را میپذیرند و با آن کنار میآیند تا سرمایه جذب میکنند، پیروز میشوند.
◊ گاهی برخی از افراد وقتی دارند رشد و پیشرفت میکنند، ترس وجودشان را فرا میگیرد. و ترجیح میدهند که دیرتر به بهترین تبدیل شوند و همین مسئله باعث میشود که همه چیز را ناگهان رها کنند.
◊ شخص جدیتی در این زمینه ندارد و به همین خاطر از گردونه رقابت خارج میشود.
◊ برخی از افراد پس از مدتی شور و اشتیاق خودشان را از دست میدهند و دیگر تمایلی به ادامه دادن مسیر خودشان ندارند. گاهی هم برخی از افراد ترجیح میدهند و که متوسط بمانند و رشد و پیشرفت نکنند و در نوع خود بهترین نباشند. همین مسئله باعث میشود که همه چیز را رها کنند.
◊ برخی از افکار دوست دارند که در کوتاه مدت به نتایج دلخواه خودشان دست پیدا کنند. و وقتی که میبینند چنین چیزی در کوتاه مدت شدنی و امکانپذیر نیست، ناامید میشوند و در نهایت جا میزنند.
◊ آخرین دلیل برای اینکه افراد نمیتوانند در جهان خودشان به بهترین تبدیل شوند. این است که چیزی را انتخاب میکنند و میخواهند در آن به بهترین تبدیل شوند که در آن هیچ استعدادی ندارند. استعداد و علاقه در تعیین هدف خیلی مهم است.
اگر نتوانیم هدفمان را با استعداد و علاقه خودمان تعیین کنیم دیر یا زود میدان را ترک خواهیم کرد.
توصیه ست گادین
نکته مهم
جمله خیلی مهم از ست گودین وجود دارد و آن این است که:
« معمولی بودن برای بازندهها است و شما شایسته بهترین بودن هستید. »
مردم برای اینکه در کارشان موفق شوند یک راه را انتخاب میکنند: با آن کنار میآیند. آنها با یک شغل بد یا یک وظیفه سنگین کنار میآیند. اما مشکل کنار آمدن این است که هرگز فرد به کارایی فوقالعاده نمیرسد. کارایی متوسط که هرگز فرد به کارایی فوقالعاده نمیرسد. کارایی متوسط به دلیل نداشتن استعداد نیست، علت آن اغلب وجود بنبست است.
نتیجه تمام کنار آمدنها تنها اتلاف انرژی و وقت شما است. اگر فقط میتوانید از عهده کارها بربیایید، پس بهتر است که کارتان را ول کنید. ول کردن کار از کنار آمدن با آن بهتر است، چون دست شما را باز میگذارد تا در کار دیگری بهترین شوید.
برخی از افراد تصور میکنند که نقطه مقابل جا زدن، وقتکشی است.
یعنی اگر جا نزنیم وقتکشی کردهایم. این در حالی است که این تفکر اشتباه است و نقطه مقابل جا زدن، تلاش بیهوده است.
وقتی میبینید که نمیخواهید در چیزی بهترین باشید جا بزنید و تلاش بیهوده نکنید.
۳ سوال که قبل از رها کردن و جا زدن باید از خودتان بپرسید
قبل از رها کردن و جا زدن از خودتان این سه سوال را بپرسید:
۱- آیا من ترسیدهام؟
وقتی فشار برای جا زدن، مصالحه کردن یا در جای خود ماندن به بیشترین حد خودش میرسد. لازم است که تمایل خودتان برای جا زدن را به کمترین حد برسانید.
وقتی میبینید که ترسیدهاید نمیتوانید درست تصمیم بگیرید. پس کمی صبر کنید و متوقف شوید تا بتوانید درست و عاقلانهتر تصمیم بگیرید.
۲- میخواهم چه کسانی را تحت تأثیر خودم قرار بدهم؟
وقتی میبینید که میخواهید جا بزنید و همه چیز را رها کنید معمولاً به خاطر آن است که در تلاش خودتان برای تأثیرگذاری ناکام ماندهاید. تلاش برای تأثیرگذاری روی یک شخص محدودیتهای خاص خودش را دارد.
یک شخص یا سازمان متفاوت از کل بازار رفتار میکند. وقتی از یک شخص یا یک شرکت پاسخ منفی شنیدید، نباید جا بزنید و همه چیز را رها کنید.
باید باز هم تلاش کنید مسلماً شخصی وجود دارد که به شما پاسخ مثبت بدهد. قوانین و قواهد برای بازارهای مختلف متفاوت است. اکثر افراد در بازار چیزی از شما نمیدانند.
۳- چه نوع پیشرفت قابل اندازهگیری را دارم تجربه میکنم؟
آیا دارید برای موفق شدن تلاش میکنید ؟
دارید پیشروی میکنید یا دارید پسرفت میکنید ؟
یا دارید در مکان کنونی خودتان درجا میزنید؟
وقتی میبینید که هیچ پیشرفتی وجود ندارد قرار نیست باز هم ادامه دهید.
جا زدن هیچگاه به معنای شکست نیست بلکه یک تاکتیک است که به شما کمک میکند هدفتان را دنبال کنید و از هدف خود دور نشوید.
همیشه یک معیار برای اندازهگیری رشد و پیشرفت خودتان داشته باشید.
قبل از اینکه کار خودتان را شروع کنید، یک قرارداد به نام قرارداد جا زدن برای خودتان بنویسید.
در این قرارداد تمامی شرایط جا زدن را بنویسید. اگر به این شرایط رسیدید میتوانید جا بزنید در غیر این صورت حق جا زدن ندارید و باید به این قرارداد با تمام وجودتان پایبند باشید.
۳نکته از کتاب شیب اثر ست گادین
◊ نکتهی اول اینکه اگر نتوانید در حوزهی فعالیت خود، نخستین باشید، دستاورد چندانی نخواهید داشت.
در واقع او در اینجا در مقابل کسانی قرار میگیرد که میگویند «اول بودن به زحمتش نمیارزد و اگر بپذیریم دوم باشیم، با تلاشی بسیار کمتر، دستاوردی خوب (البته نه عالی) حاصل میشود.»
◊ نکتهی دومی که ست گادین مطرح کرده این است که در اولین موانع نباید دلسرد شویم. اتفاقاً باید از وجود درّهها (dip) خوشحال شویم. چون همین درههاست که عدهی بسیار زیادی را پشت خود نگه میدارد و اگر ما بتوانیم از این درهها عبور کنیم، در فضایی خلوت و با رقابت کم، محصول زحمت خود را برداشت خواهیم کرد.
◊ سومین نکته این است که توجه داشته باشیم در بخش درّهی مسیر، تلاش بیشتر بلافاصله به دستاورد و خروجی بهتر منتهی نمیشود. و حتی در بسیاری از موارد، به نسبت تلاش خود، خروجی کمتری هم به دست میآوریم.
درّهی موفقیت مثل یک فیلتر عمل میکند و افراد جدی و باپشتکار را از آدمهایی که در طی کردن این دره جدی نیستن جدا میکند.
جا زدن و رها کردن به هیچ عنوان به معنای شکست خوردن و تسلیم شدن نیست.
با مطالعه این کتاب میتوانید بفهمید که چه زمانی در شیب قرار دارید؟
چه زمانی باید جا بزنید؟
چه زمانی باید مقاومت کنید؟
همچنین یاد میگیرید که قبل از شروع کردن یک کار شیب را پیشبینی و خودتان را برای آن آماده کنید.
برای تهیه پکیج دانلودی کتاب شیب اثر ست گادین بر روی دکمه زیر کلیک کنید.
این پکیج شامل: فایل صوتی و pdf این اثر به همراه نقشه ذهنی، تفسیر نقشه ذهنی و تمرین میباشد.
مشاهده این محصول