چگونه از ۱۰۰ درصد مغزمان استفاده کنیم؟
چطور از مغز خود کار بکشیم یا چگونه از ۱۰۰ درصد مغزمان استفاده کنیم؟
چطور میتوانیم مغز را فعال کنیم؟
راههای تقویت حافظه برای درس خواندن چیست؟
داشتن مغزی که همه چیز را به سادگی یاد میگیرد، از قدیم آرزوی خیلی از ما بودهاست. اما آیا واقعا چنین کاری ممکن است؟ آیا ما هم میتوانیم آن را انجام دهیم یا چنین چیزی فقط مربوط به افرادی مانند انیشتین است؟
امروز قرار است در این مقاله از وبسایت ذهن برتر محمد سیدا یاد بگیریم که چگونه از ۱۰۰ درصد مغزمان استفاده کنیم . پس شما هم اگر دوست دارید با یادگیری برخی استراتژیها قدرت مغز خود را افزایش دهید، این مقاله را از دست ندهید و برای دوستان عزیز خود به اشتراک بگذارید.
چگونه از ۱۰۰ درصد مغزمان استفاده کنیم ؛ قبل از مطالعه
حتی ورزشکاران هم قبل از هر جلسه تمرینی کمی خودشان را گرم میکنند. برای یادگیری هم ما باید با استفاده از برخی استراتژیها مغز خود را آماده کنیم. استراتـژیهایی که در ادامه به آنها خواهیم پرداخت، همگی به آمادگی مغز برای استفاده بیشتر از ظرفیت آن کمک خواهند کرد.
تصور ذهنی خودتان را زیر و رو کنید!
قبل از هر کاری باید به سراغ شخصیت خسته و زخمخورده درونمان برویم. راحتترین راهی که برای این کار وجود دارد، تلقین کردن است.
- من میتونم
- من باهوشم
- مـن خیلی سریع یاد میگیرم
- چیزهایی که یاد میگیرم رو کاملا درک میکنم
- و …
سبک یادگیری
اولین چیزی که ما باید به آن دقت داشته باشیم، سبک یادگیری مناسب است. همه ما آدمها به نحوی فرق داریم. از خصوصیات ظاهری مثل رنگ مو و پوست و چشم گرفته، تا خصوصیات اخلاقی. برای همین هم تعجبی ندارد اگر هر کدام از ما با استفاده از سبکهای یادگیری مختلف بتوانیم چیزی را بیاموزیم.
یکی از ترفندهای مطالعه صحیح و مناسب، شناخت انواع سبکهای یادگیری است.
هر فرد در زندگی خود روشهای یادگیری متفاوت و منحصری دارد که متناسب با تمایلات، خلاقیت و به بیان کامل تر متناسب با تیپ شخصیتی خود یکی از این سبکهای یادگیری را انتخاب میکند.
اگر به این درک برسید که کدام یک از سبک های یادگیری برای شما مفید و کارساز است، میتوانید با به کارگیری یک سری ترفند و تکنیک اصولی کیفیت و سرعت یادگیری خود را ارتقاء دهید وهر چیزی که به آن علاقه دارید را یاد بگیرید.
با قِلِق یادگیری خودتان آشنا شوید
چقدر درباره خودتان میدانید؟
روشهای یادگیری ویژه شما بیشتر در کدام سبک یادگیری قرار میگیرند:
دیداری، شنیداری، لمسی یا نوشتاری؟
۱) یادگیری شنیداری
شما میتوانید با گوش کردن به یک موضوع، آن را بهتر یاد بگیرید. سعی کنید با بلند تکرار کردن مطالب، موسیقی و تدریس مطالب به دیگران درس خواندن رو برای خودتان راحت تر کنید.
⇐ برای یادگیری و درک بهتر مطالب گوش دادن به کنفرانس ها، سخنرانی ها، صدای ضبط شده و روش هایی از این دست به شما بیشتر کمک می کند.
⇐ گنجاندن ادوات صوتی، تکنیک های شنیداری، صدا، شعر یا موسیقی میتواند تأثیر بسزایی در روند مطالعه و یادگیری شما داشته باشد.
۲) یادگیری تصویری
اطلاعات را از طریق تماشا کردن جذب کرده و آنها را یاد میگیرند.
بهترین روش یادگیری برای یادگیرندههای دیداری(visual):
تصاویر، ویدئوها و رنگها به یادگیری آنها کمک میکند و ترجیح میدهند برای یادگیری، محتوا و مطالب را ببینند.
مدیریت بهتر زمان و بالا بردن سرعت مطالعه و تبدیل کردن هر مطلب ورودی به نوعی نمودار، شکل یا نقشه ذهنی باعث میشود تا رابطهای منطقی بین اطلاعات را با چشم پیدا کنند و درک بهتری از طرح کلی درس در ذهن آنها نقش ببندد.
⇐ زمانی که اطلاعات از طریق ویدئو پروژکتور، تخته وایت برد و حتی یک تکه کاغذ در پیش چشم این افراد به تصویر کشیده میشود، قدرت یادگیری آنها به میزان قابل توجهی بهبود مییابد.
⇐ سعی کنید در صورت امکان به جای متن از عکس استفاده کنید.
۳) یادگیرندههای جنبشی و لمسی و حرکتی
در برخی از انسانها حس لامسه، بزرگترین منبع آنها برای برقراری ارتباط با جهان بیرون از خودشان و یادگیری است. با «لمس اشیا» و «انجام کارهای عملی» مطالب را میآموزند. این دسته از افراد زمانی که خود دست به کار شده و از طریق تمرینات عملی و تحرک جسمی نسبت به کسب اطلاعات اقدام میکنند، بهترین نتیجه را میبینند. تحرک جسمی، تمرینات عملی و از نزدیک لمس کردن اشیا را از قلم نیندازید، چرا که این روش ها کمک شایان ذکری به روند یادگیری و مطالعات شما خواهد داشت.
⇐ سعی کنید با بازی، حل معما و دیدن اشیا از نزدیک و وارسی آنها یادگیری خودتان را به حداکثر مقدار ممکن برسانید.
۴) یادگیری با خواندن و نوشتن
این همان روشی است که همه ما با آن درس و کلاس را یکی پس از دیگری سپری کردیم. متاسفانه، تمرکز اصلی سیستم آموزش، روی گزینه چهارم است و اهمیت چندانی به گزینههای دیگر داده نمیشود.
افراد تلفیقی از تمامی این گروه ها هستند که البته احتمالاً در هر فرد اثر یکی از این روش های یادگیری از بقیه پر رنگ تر است و همین امر هم باعث تفاوت های یادگیری در بین افراد مختلف است.
شاید شما مطالب را بیشتر از طریق تصاویر یاد بگیرید. در حالی که برادر یا خواهرتان یادگیری بهتری از راه شنیداری داشته باشد. برای همین هم اگر به دنبال استفاده حداکثری از مغز خود هستید بهتر است که ابتدا سبک یادگیری مناسب خود را پیدا کنید.
زمان مطالعه
درست همانطور که سبک مطالعه ما بر روی کیفیت آن تاثیر میگذارد، زمان مطالعه کردن ما هم بسیار مهم است. فهمیدن اینکه در چه ساعتی از شبانه روز، مغز ما بیشترین بازده را دارد، به ما کمک خواهد کرد تا از ظرفیت آن بیشتر استفاده کنیم.
اما این ساعت طلایی دقیقا چه زمانی است؟
درست مثل سبکهای یادگیری، ساعت مناسب یادگیری افراد هم با هم تفاوت دارد. پس هر کدام از ما باید ساعاتی که در آن میزان یادگیری او به حداکثر میرسد را پیدا کند.
برای این کار کافی است به مدت یک هفته، مطالبی با یک درجه از سختی را در ساعات مختلف شبانه روز مطالعه کنید. سپس ببیند که میزان یادگیری شما در این ساعات چقدر بوده و بهترین آنها را برای خود انتخاب کنید.
برنامه ریزی برای استفاده از مغز
پاسخ به این سوال که چگونه از ۱۰۰ درصد ظرفیت مغزمان استفاده کنیم کار سادهای نیست. به همین دلیل هم ما باید برای رسیدن به هدف خود، برنامه داشته باشیم.
برنامه ریزی کردن زمانی که ما زمان و سبک یادگیری مناسب خود را بدانیم کار چندان سختی نخواهد بود. به همین علت هم به شما توصیه میکنیم که قبل از برنامه ریختن، حتما این دو قدم را طی کنید.
اما برای اینکه برنامه ریزی داشته باشیم که استفاده از مغز رو در ما افزایش دهد، باید چند شرط را هم رعایت کنیم:
اولین شرط صداقت است.
سعی کنید برنامهای طراحی کنید که مطمئن هستید از پس آن برمیآیید. در صورتی که ما برنامهای برای خود طراحی کنیم که از پس آن بر نیاییم، دو اتفاق منفی و مهم برای شما می افتد: نخست اینکه شما نمیتوانید به اهداف خودتان دست پیدا کنید.
وقتی که این اتفاق بیفتد دومین عامل منفی و بازدارنده از استفاده از مغز هم اتفاق می افتد: در این شرایط شما احساس بدی نسبت به خودتان خواهید داشت، چرا که نتوانستهاید به برنامه خود عمل کنید. برای همین هم استرس و اضطراب زیادی را به خود تزریق میکنید که استفاده و بهره بردن از مغز را به شکر چشمگیری کاهش میدهد.
برنامه ریزی یکی از اولین استراتژیهایی است که افراد موفق از آن بهره میبرند. پس اگر شما هم به دنبال این هستید که استفاده از مغز خود را افزایش دهید، همین حالا برنامهای برای زندگی خود طراحی کنید.
مشخص کردن هدف! چگونه با هدف گذاری از ۱۰۰ درصد مغزمان استفاده کنیم؟
حالا که برنامهای مناسب برای ادامه راه دارید، نوبت به آن میرسد که برای آن هدف گذاری کنید.
قبل از اینکه یادگیری مهارت یا درسی را آغاز کنید، ۵ دقیقه زمان بگذارید و روی یک برگه کاغذ، هدفتان از یادگیری آن بنویسید.
هدفهای شما باید به دو دسته کوتاه و بلند مدت تقسیم شوند. اهداف بلند مدت آنهایی هستند که ما دوست داریم در آیندهای نه چندان دور به آنها برسیم. در واقع اهداف بلند مدت ما برگرفته از ارزشهای اصلی ما هستند که زندگی ما به آنها بستگی دارد.
اما اهداف کوتاه مدت چه؟
اهداف کوتاه مدت شما برگرفته از کارهایی هستند که ما باید در مسیر رسیدن به اهداف بلند مدت انجام دهیم. مثلا اگر هدف بلند مدت ما این باشد که چگونه از ۱۰۰ درصد مغزمان استفاده کنیم، اهداف کوتاه مدت ما میتوانند اجرای هر یک از این استراتژیها باشند.
حالا که با انواع اهداف آشنا شدیم، نوبت به آن میرسد که ببینیم کدامیک اولویت دارند. برای همین هم بهتر است که اول اهداف بلند مدت و بزرگتر خود را انتخاب کنیم.
مطالب را از زبان چند نفر بیاموزید
یکی از دلایلی که ما نمیتوانیم از ظرفیت حقیقی مغز خود استفاده کنیم، محدود کردن خودمان به یادگیری از یک نفر و یک روش است.آن هم در حالی که گاهی اوقات، شنیدن یک حرف از دوستمان و یا استفاده از روش های یادگیری موثر، تاثیر بسیار بیشتری نسبت به شنیدن آن از معلم بر روی مغز ما خواهد گذاشت.
اما دلیل این اتفاق چیست؟
زمانی که ما با دوست یا دوستان خود صحبت میکنیم، معمولا هیچگونه گاردی نسبت به حرفهای آنها نداریم. این یعنی اگر اشتباهات ما را یاد آور شوند، با کمی فکر کردن آنها را میپذیریم. به همین دلیل هم اگر مطلبی از درس را متوجه نشده باشیم، میتوانیم رو کمک دوستانمان حساب کنیم.
چگونه از ۱۰۰ درصد مغزمان استفاده کنیم ؛ حین و بعد از مطالعه
بعد از اینکه استراتژیهای کلی را برای استفاده بیشتر از مغز بررسی کردیم، نوبت به برخی تکنیکها میرسد که بهتر است از آنها در حین مطالعه و یا بعد از آن استفاده کنیم. هر یک از این تکنیکها میتوانند به نحوی باعث شوند که ما از مغز خود بهتر استفاده کنیم. پس به شما توصیه میکنیم که استفاده از آنها را فراموش نکنید.
از خود سوال کنید
اولین تکنیکی که در حین مطالعه به کار شما میآید سوال کردن است. بهتر است که هربار قبل یا در حین مطالعه از خود در مورد چیزی که مطلبی که در حال خواندن آن هستید سوالاتی بپرسید.
این کار از چند جهت حائز اهمیت است:
نخست اینکه در مغز و حافظه مسیرهای جدیدی برای ارتباط دادن به مطالب ترسیم خواهد شد.
دوم اینکه فرد متوجه میشود که کدام قسمتها را به خوبی مطالعه نکرده است. در نتیجه برای رفع ضعف های خود در این قسمتها سعی میکند که آنها را دوباره مطالعه کند.
همچنین این کار باعث تکرار شدن مطالب در مغز شما خواهد شد و شما بصورت غیر مستقیم آنها را مرور خواهید کرد. اینگونه نه تنها ذهن خود را برای مطالعه آماده کرده اید، بلکه ظرفیت بیشتری در اختیار مغز خود قرار خواهید داد.
اما چه سوالاتی باید از خود بپرسیم:
- نظر شخصی من در مورد متنی که در حال مطالعه آن هستیم چیست؟
- نکات اصلی که من باید در متن به دنبال آنها باشم کدامند؟
- برای هر ایده و تئوری موجود در متن، چه دلایلی بیان شده؟
- آیا بین بخشهای مختلف متن، ارتباط خاصی وجود دارد؟
پرسیدن این سوالها از خودمان، باعث خواهد شد که قبل از هرچیز، منطق مطالعه و یادگیری خود را پیدا کنیم. وقتی موفق به این کار شدیم دیگر پاسخ به سوال چگونه از ۱۰۰ درصد مغزمان استفاده کنیم دیگر کار مشکلی نخواهد بود. چرا که حالا ما بر روی چیزی که در حال مطالعه آن هستیم و همچنین مغز خود کنترل کامل داریم. فراموش نکنید که برای رسیدن به پاسخ، اول باید سوال کردن را یاد گرفت.
یک پیشنهاد برای معلمان!
اگر شما یک معلم هستید و در آموزشگاه یا مدرسه تدریس می کنید واجب است که از این تکنیک استفاده کنید. سعی کنید بعد از تمام شدن هر بخش از دانشآموزان سوالات ساده ای در مورد آن بخش بپرسید. این کار باعث میشود که آنها به سرعت در درون ذهن خود به دنبال پاسخ شما بگردند. در نتیجه حافظه آنها تحریک خواهد شد. همچنین این کار به افزایش تمرکز و دقت نیز کمک خواهد کرد.
چیزی که خواندهاید یا دیدهاید را از فیلتر خودتان عبور دهید
ترجمهکردن مفهومهای بیرونی به زبان درونی خودتان.
وقتی با چیز تازهای روبهرو شدید آن را به زبان خودتان ترجمه کنید. بسیاری از اختراعها و چیزهای کشف شده در اثر انجام همین تکنیک ساده شکل گرفتهاند. اما جادو وقتی کامل میشود که خودمان هم مطالبی که یاد گرفتهایم را به کسی یاد بدهیم. چنین کاری باعث میشود تا شما از حداکثر ظرفیت مغزی خود استفاده کنید.
به همین دلیل هم بهتر است برای بهره بردن از آن، از قبل با دوست خود برنامهریزی کنید. به این ترتیب که هر یک از شما بخشی از درس را عمیق تر بخوانید. سپس در روز و ساعتی مشخص با هم قرار بگذارید و هر کس مطالبی را که عمیق تر یاد گرفته به دیگری یاد بدهد. اینگونه هر دوی شما از این استراتژی فوقالعاده استفاده خواهید کرد.
به دنبال پسر عمو یا دخترعمههای موضوعتان بگردید!
اگر به هنگام یادگیری یک موضوع در ذهنتان به دنبال نمونههای مشابه بگردید.
به دنبال موارد زیر بگردید:
این ۲ موضوع چه تفاوتهایی با هم دارند؟
چه چیزهایی این ۲ موضوع را به هم شبیه میکنند؟
آیا یک رابطه منطقی بین آنها وجود دارد که کسی تا به حال به آن توجه نکرده باشد؟
ویرایش یادداشتها
بعد از اینکه منطق یادگیری خود را پیدا کردیم، نوبت به آن میرسد که دوباره به سراغ مطالبی برویم، که با دوست یا دوستانمان یاد گرفتیم. مسلما هر چه بیشتر مطالعه کنیم، مطالب جدیدتری یاد خواهیم گرفت. به همین علت هم بهتر است که هر چند وقت یکبار سری به آنها بزنیم تا در صورت لزوم، مطالب جدیدی به یادداشتهای گذشته خود بیافزاییم.
اما چگونه باید ویرایش یادداشتبرداری هایمان را انجام دهیم؟
از همین امروز هر ماه یک (یا حتی هر هفته) یک روز را به عنوان روز گردگیری انتخاب کنید. درست مثل زمانهایی که خانه خود را گردگیری میکنید، سعی کنید در این روز هم مغز خود را تمیز کنید.
به سراغ یادداشت هایتان بروید و مطالب کهنه و غیر ضروری را حذف و مطالب جدید و مهم را به آنها اضافه کنید. یادتان نرود، خلاصه نویسی و یادداشتهای ما باید در کمترین زمان بیشترین اطلاعات را در اختیار ما بگذارند، پس تا جایی که میتوانید آنها را مختصر و مفید بنویسید.
استفاده از نقشه کشی ذهنی
نقشه کشی ذهنی بدون شک بهترین ابزار برای خلاصه نویسی است. استفاده از نقشه کشی ذهنی به شکل شگفت انگیزی به ما کمک میکند تا از مغزمان بهتر و بیشتر استفاده کنیم.
اما چرا و چگونه چنین چیزی اتفاق میافتد؟
زمانی که شما اطلاعات را به شکل یک نقشه ذهنی درمیآورید، دسته بندی و به خاطر سپردن آنها درون حافظه و مغزتان سریعتر صورت میگیرد. پس زمان بیشتری در اختیار ذهن ما قرار میگیرید که بتواند این اطلاعات را دسته بندی کند.
علاوه بر آن، استفاده از نقشه کشی ذهنی به دلیل تحریک حافظه دیداری ما کمک خواهد کرد تا عکسی هم از مطالب درون ذهن خود داشته باشیم. دفعه بعدی که کسی از شما پرسید چگونه از ۱۰۰ درصد مغزمان استفاده کنیم میتوانید به او استفاده از نقشه کشی ذهنی را پیشنهاد دهید.
تمرین کنید و از مغز خود بیشتر استفاده کنید
یکی از بزرگترین اشتباهات ما این است که تا وقتی مجبور نباشیم، تمریناتی که به ما داده شده است را انجام نمیدهیم، در حالی که بهترین راه تسلط بر کاری یا موضوعی تمرین کردن است.
سوال اینجاست که چگونه باید تمرین کنید تا بتوانیم همزمان از ۱۰۰ درصد مغزمان هم استفاده کنیم؟
بهتر است که هر وقت قرار شد مطالب را مرور کنید و یادداشتهای خود را به روز کنید، تمرینات بیشتری هم حل کنید.
توصیه آخر، داستان بنویسید!
آخرین توصیهای که ما به شما داریم، داستان نویسی است. تمام چیزهایی که قرار است یاد بگیریم را در قالب یک داستان بنویسیم.
اما اصلا داستان نویسی چه تاثیری در یادگیری ما و استفاده از مغز دارد؟
اولین فایده داستان نویسی افزایش خلاقیت ما است. عاملی که نه تنها در یادگیری دروس، بلکه در زندگی کاری ما هم میتواند به ما کمک کند. علاوه بر این مغز ما یک داستان که اجزای آن به هم متصل است را بهتر یاد خواهد گرفت.
حالا که فهمیدید داستان نویسی چقدر در یادگیری ما موثر است، بیایید بفهمیم اصلا چگونه باید داستان خود را بنویسیم:
داستان شما باید خندهدار و عجیب باشد. این دو ویژگی به خاطر سپردن آن را سادهتر خواهد کرد. از کلمات کلیدی مطلبی که مطالعه کردهاید در داستان خود استفاده کنید.
بخشهای مرتبط را مثل قسمتهای یک خانه بهم متصل کنید. بهتر است که بعد از مرور اول (۲۴ ساعت بعد از مطالعه) داستان خود را بنویسید. سعی کنید داستان خود را برای کسی تعریف کنید. حتی اگر شرایط آنرا ندارید آنرا خوانده و صدای خودتان را ضبط کنید.
چگونه از ۱۰۰ درصد مغزمان استفاده کنیم ؛ جمع بندی
فراموش نکنید که ما در همه حال از مغز خود به صورت ۱۰۰ درصدی استفاده میکنیم.
باور نادرست ده درصد از مغز را بیرون بریزید.
باور نادرست استفاده از ده درصد مغز یک باور پذیرفته شده بهطور گسترده در بین مردم است که میگوید همه یا اکثر انسانها تنها از ۱۰ درصد یا مقدار کم دیگری از مغزشان استفاده میکنند. همچنین گفته شدهاست که افراد ممکن است از این قسمت دست نخورده بهرهبرداری کنند و هوش خود را افزایش دهند. این باور در مورد افرادی چون آلبرت اینشتین نیز به کار رفتهاست و گفته شده که آنها توانستهاند از مقداری کمی بیشتر از مغزشان استفاده کنند و بدین ترتیب موفق به درک پدیدههای پیچیده شدهاند.
اما مهم این است که بتوانیم این استفاده را هدفمند کنیم. به همین علت هم به شما توصیه میکنیم که به کمک این استراتژیها بیشتر از مغز خود استفاده کنید. پس سعی کنید با برنامهریزی مناسب و همچنین هدفگذاری، قدم به قدم به چنین چیزی نزدیک شوید.
آموزش یکی از بزرگترین سرمایهگذاری هایی است که هرکس میبایست در زندگی انجام دهد. اما مسیر یادگیری پر است از انسانهای شکستخوردهای که در آرزوی فرا گرفتن یک مهارت یا کار جدید نشستهاند.
همراه با ذهن برتر آقای دکتر محمد سیدا، دستی بر سر و گوش مهارت یادگیری خودتان بکشید و از این راه، زندگیتان را دستخوش تغییرات شیرینی کنید.