تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس در چیست؟
چرا عزت نفس همان اعتماد به نفس نیست و باید تفاوت آنها را بدانیم؟
آگاهی از تفاوت عزت نفس و اعتماد به نفس میتواند نقش موثری در شکلگیری شخصیت هر فرد داشته باشد. به همین دلیل است که این روزها تمامی روانشناسان و روانپزشکان سعی میکنند با تشریح تفاوت بین اعتماد به نفس و عزت نفس و تقویت آنها به درمان اختلالات شخصیتی بیماران کمک کنند. بحث خود را با ارائه تعریف کوتاهی از هر دو مفهوم پیش میبریم.
مفهوم عزت نفس
عزت نفس یعنی من توانمند و ارزشمند هستم و صلاحیت یک زندگی شاد و موفق را دارم. به علاوه تمام موجودات و انسان ها نیز ارزشمند هستند و صلاحیت یک زندگی شاد و موفق را دارند. وقتی عزت نفس سالمی دارید یعنی به اندازه کافی از دستاوردها و توانایی های خود آگاهی دارید، از آنچه هستید خوشحالید و خودتان را دوست دارید. به همین دلیل هم احساسات خود را به راحتی بیان می کنید، خودتان را سرزنش نمی کنید و به خودتان اهمیت و ارزش قائل هستید.
عزت نفس بطور ساده به معنای «حسی که به خودمان داریم» است. شاید واژه ی «خود ارزشمندی» نزدیک ترین واژه به عزت نفس باشد. زمانیکه قادر باشیم این حس خود ارزشمندی را در خود تقویت کنیم، به این نتیجه خواهیم رسید که لیاقت بسیاری از چیزهای خوب را داریم. اینجاست که دیگر به دستاوردها حداقلی راضی نیستیم، دیگر نمی توانیم زشتی های رفتاری خودمان را تحمل کنیم، زیرا به این درک رسیده ایم که این سوء رفتارها در شان و منزلت ما نیست.
بعد از رسیدن به عزت نفس احساس خود دوستی نیز در ما بوجود می آید و حتی قبل از اینکه عشق، علاقه و محبت مان را به دیگران ابراز داریم نسبت به خودمان احساس محبت و احترام داریم. اینگونه است که شخصیت مان شروع به بزرگ شدن و رشد کردن می کند. با این تعریف عزت نفس یکی از ویژگی های اساسی و بنیادی در داشتن شخصیتی سالم مثبت و موفق بشمار می رود. در واقع، عزت نفس کیفیت رابطه و افکارمان نسبت به خودمان است.
با چند مثال ساده میتوایند کیفیت عزت نفس تان را بسنجید :
− وقتی در آیینه خودتان را نگاه میکنید احساس خوبی میکنید؟ به خودتان افتخار میکنید؟
− وقتی راجع به خودتان فکر میکنید، تصویری غرور آفرین میبینید یا تاسف برانگیز؟
− از اینکه خودتان باشید و در کنار دیگران فیلم بازی نکنید راحت هستید؟
− اگر قرار بود داستان زندگی تان را بنویسید، حاضر بودید تمام اتفاقات را بنویسید؟
− هنگامی که از خودتان عکس میگیرید خجالت میکشید آنرا به دوستان تان نشان دهید؟ اگر عکس یکهویی از شما بگیرند چه واکنشی نسبت به آن نشان میدهید؟
اعتماد به نفس
و اما اعتماد به نفس چیست؟ اعتماد به نفس بیشتر از اینکه مربوط به احساس درونی ما نسبت به وجود و هستی خودمان باشد به باور و اعتقاد ما به ویژگی هایی مانند توانایی ها و نقاط قوت و تصمیمات ما باز می گردد. اعتماد به نفس بطور کلی در راستای اهداف عینی و قابل لمس ما بوجود می آید یا بالعکس تضعیف می شود. برای مثال زمانی که می خواهید به هدفی دست پیدا کنید، اعتماد به نفس شما به همان میزانی که احساس باور و توانایی انجام آن کار در شما وجود داشته باشد، بستگی دارد. اعتماد به نفس شما احساس اعتماد و ایمان به توانایی خودتان است.
در حالت کلی تصویر ذهنی مثبتی که شما نسبت به توانایی انجام کار و داشتن مهارت در انجام کارهای خودتان دارید، اعتماد به نفس نامیده میشود. بنا بر اعتقاد آلبرت بندورا داشتن اعتماد به نفس بالا یا پایین در حالت کلی بیمعنی است. چرا که به گفتهی او اعتماد به نفس باید در زمینه های مختلفی مورد سنجش قرار گیرد.
به عنوان مثال
− من اعتماد به نفس بالایی در سخنرانی برای جمع دارم.
− من در نوشتن نامههای اداری اعتماد به نفس خوبی دارم.
− اعتماد به نفس من در یادگیری الکترونیکی بالا است.
10 سنگ بنای عزت نفس که زندگی شما را متحول میکند
عزت نفس اولین ایستگاه موفقیت است.
این 10 سنگ بنای موفقیت را میتوانید در طول سه ماه و هر سه روز بر روی یک سنگ بنا تمرین کنید :
اصل اول: تکیه به نیروی برتر
انسان به ضعف خود در برابر بعضی پدیده ها آگاه است، پس برای کنترل عواملی که خارج از کنترل خودش هستند نیازمند تکیه به نیرویی برتر است. خداوند برای ما راه دسترسی به این کنترل را از طریق ارادهی خودش فراهم کرده.
آن کس که در راه حق به خدا توکل کند، خداوند او را بس است، خداوند امر خویش را به سرانجام می رساند.
(طلاق، ۳)
تکیه به خداوند باعث دلگرمی، جلو گیری از نا امیدی و تقویت اراده می شود که عواملی مهم برای حفظ و تقویت عزت نفس هستند. شاید بعضی افراد باشند که خداباور نباشند، اما حتی این اصل نیز از نظر روانشناسی ثابت شده است که افرادی که در زندگی به نیرویی مافوق خودشان ایمان دارند، موفق تر هستند.
اصل دوم: خود آگاهی
خودآگاهی، اصطلاحی به معنی درک روشن از خود، توانایی ها، محدودیت ها، نیاز ها، انگیزه ها و … است. خودآگاهی به زبان ساده شناختیه که ما از خودمون و روانمون داریم. خودآگاهی یعنی اینکه اول سیستم روانی خودمون رو بشناسیم و بدونیم که روان ما تحت چه سیستم و قوانینی کار میکنه. چگونه اتفاقهای پیرامون رو پردازش می کنه و به اونها واکنش نشان میده. این شناخت به ما کمک میکنه روابط بهتر و حال بهتری رو تجربه کنیم. در لحظه زندگی کنیم. تصمیمهای بهتری بگیریم و به طور کلی زندگی روونتری رو تجربه کنیم.
چگونه میتوان به خودآگاهی رسید؟
۴راهکار ساده و کاربردی
1-مدیتیشن
2-روزمرهنویسی:درمورد هرچیزی که در ذهنتان است، ۱۵ تا ۲۰ دقیقه بنویسید. بهعلاوه، مزایای روحیِ بیرونریختن افکار از طریق نوشتن کاملا ثابت شده است. با عادتکردن به نوشتن صفحات صبحگاهی، خودتان را بهتر میشناسید و همچنین سیستم ایمنی بدنتان را تقویت میکنید.
3-شناسایی احساسات: از خودتان بپرسید از انجام چه کارهایی اجتناب میکنید. شکستهای گذشته را بهخاطر بیاورید. آیا الگوی مشترکی بین این شکستها وجود دارد؟ بهنظر شما این شکستها ناظر به چه ضعفهایی هستند؟ به ارزیابیهای صورتگرفته دربارهی خودتان بهدقت فکر کنید، چه این ارزیابیها در مدرسه انجام شده باشند و چه محل کار. آیا چیزی وجود دارد که مردم دائما به شما میگویند باید روی آن کار کنید؟
4-آرزوهایتان را فهرست کنید:
ایجاد فهرست آرزوها به شما کمک میکند کشف کنید:
- میخواهید چه کسی باشید.
- به چه کاری علاقهمندید.
- چه چیزهایی را دوست دارید تجربه کنید.
- و در زندگیتان دنبال چه هستید.
اساسا هر چه بیشتر به احساسات و اعمالتان دقت کنید، بهتر میتوانید علت اعمال خود را درک کنید. هر چه بیشتر دربارهی عاداتتان بدانید، راحتتر میتوانید خودتان را اصلاح کنید. خود آگاهی نشانه ی سلامت روان و یکپارچگی شخصیت شماست و هر چه این خودآگاهی عمیق تر باشد مسیر روشن تری از آینده برای شما خواهد ساخت.
خودآگاهی باعث تعدیل سطح توقع ها و اهداف شما می شود و از عزت نفس شما حفاظت می کند. خبر خوب این است که این آگاهی قابل تقویت است و هر چه بیشتر سعی کنید خودتان را بشناسید عمیق تر شده و تاثیر آن بر پیشرفت شما بیشتر می شود.
اصل سوم: تغییر الگو ها و به وجود آوردن نشانه ها
تا به حال دقت کرده اید وقتی دکوراسیون خانه یا اتاقتان را عوض می کنید، تا مدتی به ظاهر و ترتیب وسایل بیشتر دقت می کنید؟
ذهن شما تغییر را می شناسد. زنده ماندن ما به تشخیص تغییر برای نشان دادن واکنش به موقع در برابر خطر بستگی دارد و همین موضوع اعصاب محیطی ما را بر روی تغییرات محیط متمرکز می کند. از این ویژگی به نفع خودتان استفاده کنید و با تغییر مکرر دکوراسیون و حتی عادت هایی مثل بستن ساعت به دست دیگرتان یا ایجاد تغییرات عمدی و نشانه گذاری تصمیمی که برای پیشرفت گرفته اید یا موفقیت هایی که در این راه به دست آورده اید را به خودتان یادآوری کنید. این تکنیک از اصل دوم حمایت میکند.
اصل چهارم: خودتان را بیابید
با حفظ ارزش های اصلیتان عزت نفس شما را تقویت می کند.
روشی برای شناختن ارزش های درونی واقعی تان : این سوال ها را بدون در نظر گرفتن قضاوت دیگران، از خودتان بپرسید و جوابشان را یادداشت کنید.
- به چه کسی بیشتر از همه احترام میگزارم؟
- چرا؟ ارزش های درونی او چیست؟
- به چه چیزهایی بیشتر اهمیت می دهد؟ هدف زندگی از نظر او چیست؟
- سه تا از مهمترین و بارزترین خصوصیات بهترین دوستتان را بنویسید.
- اگر قرار باشد همین الان به شما یک ویژگی خاص داده شود، دوست دارید آن ویزگی چه باشد؟
- سه تا از مهمترین ارزش هایی را که میخواهید به فرزندانتان انتقال دهید و این که چرا آن ها را انتخاب کردهاید را بنویسید.
- از چه کسی بیش از همه متنفرید؟ دلیل آن را کاملا توضیح دهید.
- سه تا از کارهایی که از آنها متنفرید و به هیچ وجه راضی به انجامشان نمی شوید را یادداشت کنید. (مثلا بد رفتاری با حیوانات، خشونت فیزیکی علیه همسر، خیانت به بیت المال و …)
- خانواده، دوستان و اطرافیان از کدام ویژگی های شما بیشتر تعریف میکنند؟
احتمالا کم کم متوجه الگو های تکراری شده اید…
حالا طبق جواب ها، 10 ارزش برتر خود را انتخاب کنید، ترتیب آن مهم نیست. سپس این ده مورد را به ترتیب اولویت مرتب کنید، هر چه ارزش در لیست بالا تر باشد راحتتر حاضرید به خاطر حفظ آن بقیهی موارد صرف نظر کنید. سه ارزش اول لیست مرتب شده را با علامت مشخص کنید. این شما و این هم ارزشهای درونیتان !
اصل پنجم: خودشایستگی
متاسفانه حافظه شما به راحتی کارهای خوبتان را راحتتر فراموش می کند و نقاط ضعف را بیشتر به شما نشان می دهد. روز پنجم ماه را به مرور نقاط قوتتان و کارهایی که در گذشته انجام دادهاید و صفات خوبتان را تایید میکنند اختصاص دهید و آن ها را به حافظهتان یادآور شوید. مطمئنا از دیدن نتیجهی این کار شگفت زده خواهیدندارند. چطور کسی میتواند ببیند شما چقدر فوق العاده اید وقتی خودتان نتوانید ببینید؟
اصل ششم: خودتان را با دیگران مقایسه نکنید
شما در شرایط زندگی دیگران قرار ندارید پس نتایج خود را با آن ها مقایسه نکنید.
در عوض روشهای خود را با روشهای دیگران و وضعیتتان را با وضعیت گذشتهتان و چیزی که برای آینده در نظر گرفته اید مقایسه کنید. کسانی که همیشه در حال مقایسه کردن خود با دیگران هستند اعتماد به نفس و عزت نفس پایینی دارند به قدری که خودشان را با دیگران در هر زمینه ای مقایسه کردن دیگر برایشان اعتماد به نفسی باقی نمانده و خودشان و تواناییهایی را که دارند را به کل فراموش کردند و در زندگی هیچ انگیزهای ندارند.
چگونه از دام مقایسه کردن خود با دیگران رها یابیم:
- هدف داشتن.
- توانایی های تان را بنویسید.
- خودتان را باخودتان فقط مقایسه کنید.
اصل هقتم: خوتان را باور کنید
باورهایی که شما از خودتان و محدودیت هایتان دارید محصول محیط گذشتهی شماست. اکثر این باورها غلطاند چون اگر در جای دیگری به دنیا میآمدید و یا اطرافیان شما (هم سن و سالها، اقوامی که با آنها رفت و آمد داشتید، معلم هایتان و …) در کودکی آدمهای دیگری بودند امروز تصور دیگری از خودتان داشتید. پس خودتان را باور کنید و از خودتان انتظار داشته باشید که میتوانید و ببینید که عزت نفستان چطور به انتظار و باور جدیدتان پاسخ میدهد.
اصل هشتم: هدف و برنامه
هشتمین سه روزِ ماه روزهای مرور اهداف و برنامه هایتان است. امروز نگاهی به برگهی اهداف و تقویمتان بیندازید و اگر چیز بهتری به نظرتان می رسد به آن اضافه، در آن جایگزین و اصلاح کنید. با این کار فرمان زندگی را محکم در دست بگیرید و به جاییکه میخواهید هدایت کنید.
اصل نهم: به خودتان برسید
«عقل مردم به چشمشان است» این ضرب المثل درست است. حتی در باره ی شما. ذهن ناخود آگاه از چیزی که می بیند نتیجه می گیرید چه دوست داشته باشید چه نداشته باشید. پس تصویری که در آینه از خود می بینید برای شما عواقب دارد! (خوب یا بد) پس مراقب برداشتهای ذهنتان از وضعیتتان باشید، سعی کنید همیشه در بهترین حالت خود باشید. لباسهای مرتب بپوشید بهداشت فردیتان را در حد عالی حفظ کنید. حتی در تنهایی چون علاوه بر بازخوردی که از دیگران میگیرید، قضاوت شما راجع به خودتان هم به شرایط و محیط بستگی دارد. بوی عطری که استشمام میکنید منظرهای که از خودتان، اتاق و منزلتان میبینید و موسیقیها یا صداهایی که میشنوید در نتیجهای که از روزتان میگیرید موثر هستند.
شما که نمی خواهید فرصتهای زیادی را از دست بدهید، میخواهید؟ پس پوششی حرفهای داشته باشید. یا دست کم، برای ساعتهای غیرکاری خود یک پوشش و برای ساعتهای کاری خود، پوششی دیگر و حرفهای داشته باشید… شاید لباس شما باعث موفقیت شما نشود، اما مطمئن باشید فرصتهای زیادی برای موفقیت در جلو پایتان قرار خواهد داد و از شکستهای احتمالی در دیدارها جلوگیری میکند.
بیایید رودربایستی را کنار بگذاریم… واقع بین باشیم. در تصویر بزرگ واقعیت، هرآنچه به تن میکنید، نه مشخص کننده شخصیت واقعی شماست، نه آنکه ارزش شما را به عنوان یک انسان مشخص میکند…
در واقع، در دنیای بیتعارف واقعیت، مردم ما را اکثر اوقات با لباسهایی که میپوشیم قضاوت میکنند. بله حتی شما دیگران را ابتدا قبل از آشنایی با شخصیت آنها ،آنها را از روی لباس هایی که می پوشند قضاوت میکنید.
دارلین پرایس، بنیانگذار موسسه !Well Said و نویسنده کتاب “ارائه ها و ارتباطاتی که نتیجه بخش اند”
اصل دهم: از خودتان و دیگران تعریف کنید
تعریف از خود در فرهنگهای جمع گرا کمتر دیده میشود، چون جلوهی ناپسندی دارد و شما را به تکبر و خودخواهی متهم میکند. اما واقعیت این است که یادآوری نکات و صفات خوب مثل بازخورد مثبت به شما کمک می کند تا آنها را تقویت کنید، پس هر از چند گاهی کمی هم خودتان را تحویل بگیرید ! کسانی که عزت نفس بالایی دارند به راحتی از دیگران تعریف می کنند چون میدانند که این موضوع نه تنها کم رنگ شدن شایسنگی خودشان تاثیر ندارد بلکه باعث جذب نکات مثبت میشود. ضمیرناخودآگاه شنوندگان صفتی که در بارهی دیگران به کار میبرید – چه خوب و چه بد – به شما نسبت خواهد داد. پس از دیگران هم تعریف کنید تا در صفات مثبتشان شریک شوید.
جمع بندی
در کل اگر بخواهیم آنچه را که خواندید را جمع بندی کنیم…
عزت نفس شما مانند موتور محرکتان نیاز به مراقبت، تقویت و گاهی تعمیر دارد. این اصول را به کار بگیرید تا نیروی محرک خود را در بیشترین حالت ممکن نگه دارید :
- به نیروی برتر تکیه و اعتماد کنید.
- خودتان را بهتر بشناسید.
- با نشانه گذاری و تغییر در محیط، تصمیم به پیشرفت را به خوتان یادآوری کنید.
- خودتان را بیابید، حقیقت کمی عمیقتر است.
- تواناییها را به یاد بیاورید، وگرنه ذهنتان واقغیت را فراموش خواهد کرد.
- شما دیگران نیستید خودتان را با آنها مقایسه نکنید.
- خودتان را باور کنید، نه آنچه دیگران می گویند.
- هدف داشته باشید. برنامه ریزی کنید. کنترل و اصلاح کنید.
- از خوتان چه میبینید؟ ( از کوزه همان برون تراود که در اوست. )
- خودتان را تحویل بگیرید، دیگران را هم تحویل بگیرید. (اصلا همه را تحویل بگیرید!)
برای عالی بودن لازم نیست به عقب برگردید، کافی است که الان شروع کنید. حسرت خوردن بابت این که چرا زودتر شروع نکرده بودید یک حواس پرتی بزرگ سر راه رسیدن به رویاهایتان است.
دیدگاه و نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید تا یک اجتماع برنده از افکار برتر با همدیگر بسازیم .