راهنمای ترک منطقهی امن ذهنی
قاتل رویاهایتان پیدا شد! برای ترک منطقهی امن ذهنی و دستیابی به غیرممکنها، لاک خود را بشکنید و دیگر اسیر خود نباشید.
آیا تاکنون کلمه منطقه امن ذهنی را شنیدید؟
منطقهی امن کجاست؟
منطقه ی امن مکانی فیزیکی نیست…
در واقع منطقه ی امن همان حقوق سر ماه شماست.
منطقه ی امن همان حس امنیت مسیر همیشگی برگشت به خانه تان است، منطقه امن در واقع همان غذای همیشگیست که در رستوران میخورید.
اگر زندگی رودخانه باشد و شما حق انتخاب داشته باشید کدام را ترجیح می دهید؟
سنگ کف رودخانه یا برگ روی رود؟
افراد با طرز فکر ثابت دوست دارند سنگ باشند تا ثابت بمانند و شرایط خود را حفظ کنند.
اما کسانی که طرز فکر رشد دارند برگ را انتخاب می کنند تا حرکت کنند. این افراد فراز و نشیب زندگی را پذیرفتند.
چه وقت شما خارج از منطقه راحتی خود هستید؟
چه چیزی خارج از منطقه راحتی شماست؟
درواقع زمانی که شروع به حس آسیب پذیری و استرس درباره کاری میکنید، پس شما از منطقه راحتی خود خارج شدهاید یا با تهدید خارج شدن از این منطقه مواجه هستید.
منطقه راحتی مکانی واقعاً آرامش بخش است، اما هیچ چیز در آن رشد نمیکند. همه افراد در شرایط عادی از چالشها دوری میکنند بنابراین در یک نقطه باقی میمانند.
منطقه امن تمام کارها و احساساتی است که به شما حس امنیت میدهد. احساساتی که اگر قادر به کنترل آن بودید، میتوانستید موفقیت های عظیمی بدست آورید.
منطقه امن چیست؟
زمانی که انسان خطری احساس کرد سعی میکنه منطقه امنی پیدا کنه و خودش رو از اون خطر در امان نگه داد ولی گاهی این منطقه امن یک فضای ذهنی هست که شما را به نگه داشتن در این فضا ترغیب میکنه.
قرارگیری ما در جایی بدون پذیرش کار جدید و پرچالش را منطقه امن یا محدوده راحتی (Comfort Zone ) می گویند. در حقیقت منظور از منطقه امن، ذهنی و نه فیزیکی است.
مثلا انجام کارهای روزمره که هیچ چالش و اضطرابی ندارند (غذا خوردن، خرید کردن، ظرف شستن، حمام کردن و …).
محدود کردن ارتباط با دوستانی صمیمی و افرادی که همیشه با آنها راحتیم.
پشیمان شدن از درخواست کردن از افراد مختلف.
دوری از نه گفتن (چون همیشه تائید کردن افراد آسانتر از نه گفتن است و از منطقه امن خارج نمیشوید!)
شغل عادی که داریم و دائماً همان را انجام میدهیم و سراغ کارهای جدید نمیرویم.
منطقه امن، بد نیست. مثل کارهایی که روزانه انجام می دهیم و کسی به انجامش نه نمی گوید.
ما همیشه مناطق امنی داریم ولی نکته مهم این است که برای انجام تمام کارها نمی توانیم در یک جا باقی بمانیم.
تقریبا همه افراد معتقدند که خارج شدن از دایره راحتی به رشد فردی کمک میکنه و از اهمیت خروج از محدوده امن آگاهی دارند اما چرا همچنان درصد بالایی از جوامع یک زندگی معمولی با اهداف معمولی را دنبال میکنند؟
چهار منطقهای که انسانهای موفق طی میکنند تا به اهداف و رویاهاشون برسن و درنتیجه رشد واقعی را تجربه کنند:
♦ منطقه اول: منطقه امن
در این منطقه احساس راحتی داریم و احساس کنترل داریم اما جالب است که این منطقه فقط ظاهرا یک منطقه راحتی است. و در واقع این منطقه مرگ تدریجی است.
«خیلی از افراد جرات ندارن از ناحیه امنشون خارج بشن و همان کارهای تکراری رو انجام میدن. و جرات ندارن ریسک کنن و کمی از این منطقهی امنشون خارج بشن و تا آخر عمرشون در همین منطقه می مانند و دچار روزمرگی میشن»
♦ منطقه دوم: منطقه ترس
اما منطقه دوم که بعد اینکه ما از منطقهی امنمون خارج میشیم منطقهی ترس است.
اولین ویژگی این منطقه کمبود اعتماد به نفس است. به خاطر اینکه هنوز به خوبی رشد نکردیم از کمبود اعتماد به نفس رنج می بریم و جالبه که افراد در جریان منطقه مرتب بهونه میارن و بهونه آوردن موضوع شایعی است که در این منطقه خودش رو نشون میده.
♦ منطقه سوم: منطقهی یادگیری
در این منطقه ما علارغم یادگیری ما با دورهای از ناامیدی روبهرو میشیم که ناشی از این هست که فاصله بین یادگیری و بهرهبرداری از اون یادگیری فاصله نسبتا زیادی هست.اما باید بدونیم که در نهایت ما میتونیم از این یادگیری ایجاد شده نهایت بهره را ببریم.
وقتی که وارد منطقهی یادگیری میشیم در این منطقه با انواع چالشها مشکلات و موانع روبرو می شیم مشکلات جدیدی در مسیر یادگیری برای ما پیش میاد.
♦ منطقهی چهارم: منطقه رشد
در این منطقه ما اهداف واقعی خودمون رو پیدا کردیم یعنی خیلی آگاهتر شدیم و تبدیل به شخص خردمندتری شدهایم و یکسری هدف گذاریهای جدید داریم و اینجا چون شخصیت قدرتمندی داریم به راحتی می تونیم بر موانع غلبه کنیم و اعتماد به نفس ما بالا رفته و رویاهای ما هم در این منطقه قرار دارن یعنی اگر ما به خوبی ادامه بدیم و این مناطق رو رد کنیم به رویاهامون هم دست پیدا میکنیم.
معمولاً افرادی که دچار مشکلات خاصی در زندگی خود میشوند، کم کم این محدوده خود را کوچک میکنند، زیرا میترسند که دوباره آن بلای سر آنها بیاید.
شاید شما هم که در حال خواندن این مطلب هستید با چنین بحرانهایی مواجه بودهاید.
ورشکستگی، طلاق، آتش سوزی و ….
و حالا این مشکلات سبب شده تا اعتمادتان کم شود و دایره رفتاری خود را به شدت محدود کنید.
البته برخی دیگر هم هستند که بدون هیچ مشکلی در ذهن خودشان یک محدودیت را پروش میدهند.
» چرا باید از منطقه امن خارج شویم؟
با گذشت زمان متوجه می شویم که قفل های ذهنی خود ساخته خیلی درست نیستند و شاید بدون آنها کارهای بزرگتری را انجام می دادیم و حتی به باورهای بیشتری از خودمان می رسیدیم.
ممکن است به دلیل ترس خروج از منطقه امن شکست بخوریم یا شاید شرایط بدتر از الان شود اما اتفاق بهتری در انتظار ما هست که سبب رشد میشود.
گاهی اوقات نتیجهای که انتظار داریم بدست نمی آید به همین دلیل در منطقه امن گیر افتادیم و تلاشی برای تغییر نمی کنیم. افراد موفق از محدود امن خود بیرون می آیند و هیچ گاه در محیطی ثابت نمی مانند. آنها با تلاش به موفقیت می رسند.
یادتان باشد برای رشد کردن باید از منطقه امن خود خارج شوید و به سمت تجربه های جدید گام بردارید. این کار سبب افزایش اعتماد به نفس، رفع خجالت و … می شود.
افراد به دو دسته تقسیم می شوند.
دسته اول :
کسانی که به زندگی خود راضی هستند و تلاشی نمی کنند و ثابت پیش می روند. افراد با طرز فکر ثابت، ترجیح میدهند که همیشه در منطقه امن خود باقی بمانند.
دسته دوم :
افرادی هستند که برای تمام چیزهای مورد علاقه شان تلاش می کنند تا بدست بیاورند. در نتیجه از منطقه امن ذهنی خود خارج میشوند چون برای رشد باید با مشکلات مختلف روبه رو شویم و بعضی چالشها را بپذیریم.
باید یادگیری خود را افزایش دهید تا به راحتی در دنیای ناشناخته ها وارد شوید و شخصیت خود را پرورش دهید اینگونه است که پیشرفت می کنید.
برای متفاوت شدن باید از منطقه امن خود خارج شوید. زندگی دائمی در منطقه امن ما را مانند یک برکه راکد میکند و عمرمان را در یک نقطه ولو در امنیت اما هدر میدهد.
باید ما تبدیل به رودخانهای شویم که هرچند در مسیر حرکت با پیچ و خم و سنگهای روبه رو میشویم اما این رودخانه خروشان و در جریان است و از زندگی خود لذت میبرد.
» ۳ دلیل مهم که چرا شما باید منطقه راحتیتان را ترک کنید:
دلیل اول | برای رشد کردن
اگر شما به ماندن در منطقه راحتی خود اسرار دارید، پس بدانید که هیچگاه رشد نخواهید کرد. در واقع شما در یک محدود ساکن خواهید بود و حرکتی روبه جلو نخواهید داشت.
اکثر کسانی که به بودن در منطقه راحتی خود عادت میکنند، حتماً در گذشته نتوانستند به اهداف خود برسند. دلیلش هم این است که آن افراد میخواستند اهداف بلند پروازانه شان را از داخل همان منطقه راحتی پیش ببرند، که این شدنی نیست.
دلیل دوم | برای پیدا کردن اشتیاق خود
چه کسی دوست دارد یک زندگی راکد و بدون هیجان داشته باشد؟
معمولاً همه ما دوست داریم به دنبال علاقهمندیهای خود برویم اما این کار با نشستن در سایه درخت راحتی امکانپذیر نیست. درواقع تا پای خود را از دایره راحتی خود بیرون نگذارید نمیتوانید، علاقه، اشتیاق و آرزوهای جدیدی پیدا کنید.
دلیل سوم | برای اینکه به عقب برنگردید
وقتی شما در منطقه راحتی خود باشید به معنای آن نیست که در یک سطح ماندهاید و حالا جلو نمیروید. بلکه بعد از چند سال خواهید دید که در حال پسرفت هستید.
زیرا همه اطرافیان، دوستان و همکاران شما پیش میروند. و شما از همه لحاظ از آنها عقب میافتید. هر روزی که همانجا به ایستید آنها با وجود تمام مشکلات جلوتر میروند و از شما دورتر میشوند. و این یک عقبگرد برای شما محسوب میشود.
» برای خارج شدن از منطقه امن چگونه «ذهن» خود را کنترل کنیم؟
♦ تشخیص اهداف
یکی از عواملی که باعث می شود از حاشیه امن ذهن خارج نشوید و در آن باقی بمانید این است که برای آینده خود هیچ برنامه و اهدافی ندارید.
♦ ریسک کردن
ریسک کردن به معنای انجام کارهای بزرگ نیست. ریسک کردن به معنای انجام کارهایی است که قبلا حاضر به انجام آن نبودید. از نتیجه کار خود استرس نداشته باشید و اگر در مسیر شکست خوردید به مسیر هم چنان ادامه دهید.
♦ رویارویی با ترس ها
مهم ترین عاملی که ذهن ما را کنترل می کند رویارویی با ترس ها است.
این ترس ها علاوه بر تغییر ذهن ما باعث می شود تا از خروج ما از حاشیه امن جلوگیری کند. برای کنار گذاشتن این عادت ذهنی باید ابتدا ترس های خود را بشناسید و از آن ها شناخت پیدا کنید. در راستای کنار گذاشتن این ترس ها برنامه ریزی کنید. و روزانه از یک اقدام برای از بین بردن ترس ها استفاده کنید.
♦ تقویت اعتماد به نفس
باید به این باور ذهنی برسید که شما توانای انجام هر کاری را نیز دارید. اگر شما به طور مداوم استرس داشته باشد که از عهده انجام کار بر نمی آیید اعتماد به نفس خود را پایین می آورید.
♦ خوشبین باشید
اگر می خواهید باور ذهنی خود را تغییر دهید باید ابتدا نگرش خود را تغییر دهید. هنگامی که شما به هر کاری که انجام می دهید بد بین باشید اثرات منفی در ذهن شما می گذارد. این نگرش شما را انجام کار منصرف می کند.
♦ آموزش و یادگیری
لازمه رسیدن به موفقیت در زندگی و هر کار دیگر آموزش و یادگیری است. اگر شما مهارت و اطلاعات لازم برای انجام کار را نداشته باشید نمی توانید از منطقه امن ذهن خود خارج شوید.
لازم به ذکر است بعضی افراد فکر میکنند که نسبت به امور اطلاعات کافی دارند. اما این یک فکر بسیار اشتباه است. آموزش و یادگیری باعث بالا رفتن اعتماد به نفس و در نتیجه خارج شدن از منطقه امن ذهن میشود.
با کوچک بودن منطقه امن و استرس برای هر کار شما نمی توانید در کار خود پیش رفت داشته باشید.
برای حل این مشکل سعی کنید مدام به کارهای متفاوت بپردازید که تا بهحال به آن نپرداختید. هر باری که شما این کار را انجام میدهید تعداد کارهای عادی خود را در منطقه امن بیشتر میکنید و منطقه امن خود را بزرگتر و در نتیجه استرس شما برای انجام هر کار کوچکی کم می.شود.
» راهنمای عملی برای ترک منطقهی امن ذهنی و دستیابی به غیرممکنها
دیگر اسیر خودتان نباشید!
حالا وقت آن است که لاک خود را بشکنید، اگر شما هم میخواهید از منطقه امن خود بیرون بیایید و زندانی که خودتان دور خودتان ساختهاید را بشکنید. ما ۴ توصیه کاربردی برایتان داریم که در ادامه میتوانید آن را بخوانید.
♦ قدم اول » تفاوت را به کارتان تزریق کنید.
همه ما صاحب کسب و کار هستیم و برای انجام آن قاعدهای داریم. از فروشنده تا نویسنده، از راننده تا آرایشگر. اما تا به حال فکر کردهاید که برای پریدن روی پله بالای موفقیت باید جهش کنید؟
در قدم اول سعی کنید کارتان را متفاوت انجام دهید. اما متفاوت اصولی. اینطور شروع کنید:
در گوگل شغل خود را سرچ کنید، سپس ماهرترین و معروفترین افرادی که همزمان در سراسر جهان در حال انجام شغل شما هستند را پیدا کنید.
ببینید چه چیزی تفاوت را برای آنها رقم زده است؟ آنها چطور همان کار شما را انجام میدهند و حالا معروف شدهاند. بعد از الگو برداری سعی کنید آن را با شرایط خودتان وقف بدهید. نیاز نیست حتماً دقیقاً همان کار را کنید. شما باید مدل خودتان را ارائه کنید اما سعی کنید الگوبرداری کنید.
در آخر هم از اینکه متفاوت باشید نترسید، از اینکه یک خیاط، آشپز، نویسنده و…. متفاوت باشید و مردم به شما به شکل عجیب و غریب نگاه کنند نترسید.
مثال: در سراسر جهان صدها هزار نفر هستند که آشپز فوقالعاده حرفهای و درجه یکی هستند. اما شاید کار آنها به شکل مناسبی دیده نشده باشد و در حد یک شغل روتین و روزانه برای گذران زندگی استفاده میکنند.
اما یک آشپز معروف ترک ناگهان در اینستاگرام ورود کرد و به خاطر حرکات جالبش به چنان شهرت جهانی دست یافت که تمام افراد سرشناس جهان حداقل برای عکس گرفتن با او به رستورانش رفتند!!! از نظر بعضی حرکات این آشپز کاملاً مسخره و بیمزه است، هیچ وقت جرئت نمیکنند این کار را انجام دهند.
اما فکر من یا دیگران مهم نیست. مهم این است که حالا نصرت گوکچه با هشتگ #SaltBae در فضای مجازی معروفترین آشپز جهان است.
نه به خاطر دستپختش بلکه به خاطر نمایشش!
♦ قدم دوم » دایره خود را گسترش دهید.
انسان در کودکی کاملاً نترس است، از هیچ چیز نمیترسد. اما هرچقدر بزرگتر که میشود محتاطتر شده و بیشتر جانب احتیاط را رعایت میکند. این همان مشکلی است که ما را به عقب میراند. حرف من این نیست که ریسکهای بزرگ و سخت کنید. اما سعی کنید دایره خود را وسیعتر کنید.
فرض کنید که از ارتفاع میترسید. من قول میدهم که هیچ لذتی در زندگی تا بالاتر از غلبه کردن بر آن نیست. یکی بیماران که ترس از ارتفاع داشت تعریف میکرد که حتی از چهارپایه هم میترسید. تا اینکه شروع کرد به غلبه بر آن. ابتدا با راه رفتن روی پشت بام شروع کرد، نشستن روی ارتفاع را آغاز کرد. آنجا مینشست و موسیقی گوش میداد.
او میگفت بعد از یک سال به جایی رسید که با استفاده از بانجی جامپیک سقوط آزاد را تجربه کرد. وقتی از او درباره تجربهاش سؤال کردم گفت: احساس غرور وصف ناشدنی دارم، انگار قدم بلندترشده و از بالا به همه نگاه میکنم، هیچ تجربهای بهتر از این در زندگیام نیست.
♦ قدم سوم » خودتان را به چالش بکشید؛ تفاوت را ایجاد کنید.
ما از متفاوت بودن میترسیم، اگر نگاه کنید شما حتی سالهاست که مسیر رفت و آمد خانهتان را هم عوض نکردهاید. پس شروع کنید. حتماً سعی کنید در روز یک کار متفاوت را آغاز کنید. کاری که کمی از آن میترسید. از کارهای کوچک شروع کنید، مطمئن باشید در آخر روز چنان احساس غروری میکنید که حتماً فردا هم به فکر تکرار این تفاوتها خواهید بود.
کاری کنید که همه بگویند فلانی چقدر فرق کرده، او آدم سابق نیست. اگر فرد منزوی هستید و از برقراری ارتباط با دیگران میترسید خودتان را وارد چالش کنید. مثلاً در روز با 3-4 آدم غریبه صحبت کنید. در اتوبوس، مترو، پارک یا حتی هنگام پیادهروی.
اگر به استیلتان نمیخورد ورزش کنید، پس ورزش کردن را شروع کنید. اگر شنا بلد نیستید به سراغ یادگیری آن بروید. هر ماه یک چالش را برای خودتان ایجاد کنید و سعی کنید آرام آرام به آن حمله کنید. مطمئن باشید که جدیدترین و فوقالعادهترین حس جهان را تجربه خواهید کرد.
در این زمینه میتوانید فیلم باشگاه مشت زنی (Fight Club) را ببینید تا انگیزه پیدا کنید.
♦ قدم چهارم » پیروزیهای خود را جشن بگیرید؛ از موفق شدن نترسید.
به پیروزیهای خودتان اهمیت بدهید، آنها را حتماً برای دیگران بازگو کنید و بگویید که چه کار سختی را انجام دادهاید. موفقیت موفقیت است، چه کوچک چه بزرگ. شاید مثلاً یادگرفتن شنای شما به نظرتان برای دیگران جذاب نباشد اما آن را بگویید.
بگذارید خانواده و اطرافیان بفهمند که شما در حال پیشرفت هستید. مطمئن باشید روزی همین پیروزیهای کوچک شما به الگویی برای آنها تبدیل خواهد شد. اصلاً نترسید. من افراد زیادی را میشناسم که از موفقیت میترسند. از پولدار شدن میترسند. از اینکه پیشرفت کنند میترسند.
این ترسها را فرهنگ غلط جامعه ایرانی به ما تزریق کرده است. بیشتر سنتها دروغ است. خدا دوستدار انسانهای مفید و موفق است نه افراد بیچاره. فکر خودتان را کاملاً عوض کنید و سعی کنید تا میتوانید از دایره خود بیرون بپرید.
» دستورالعمل خروج از حاشیه امن
با به کارگیری این ۵ راهحل میتوانید به راحتی از حاشیه امن خارج شوید و خود را به موفقیت برسانید:
زمانی که لیست خود را می نویسید یکی از بهترین حاشیههای امن لیست خود را انتخاب کنید.
بعد از این که بهترین حاشیه امن خود را انتخاب کردید تمام راه کارهایی که شما را از این منطقه خارج می کند در نظر بگیرید و بنویسید حتی اگر غیر ممکن باشد و قابل اجرا نباشد.
راه کارهایی که برای خارج شدن از منطقه امن در نظر گرفتید از آسان به سخت دسته بندی کنید. آسان ترین راه کار را انتخاب کنید و قبل از این که ذهن شما مسیرتان را عوض کند اولین قدم را بردارید.
با خودتان عهد ببندید که هر روز طبق دسته بندی یکی از اقدام های مربوط به خارج شدن از منطقه امن را انجام میدهید. تمام این عواملی که گفته شد به شما کمک می کند تا شما از حاشیه امن خود خارج شوید. خود را تغییر دهید و به یک فرد موفق تبدیل شوید.
» نقشه راه تغییر:

تعیین هدف و چگونگی رسیدن به آن
در ابتدای راه دو عامل وجود دارد که برای خارج شدن از حاشیه امن بسیار مهم است:
این دو عامل هدف و چونگی رسیدن به هدف است. سعی کنید از همان ابتدا این موضوع را برای خود روشن کنید و هر آنچه را که میخواهید بر روی کاغذ بنویسید. به رویاهای خود فکر کنید و آن را در ذهن خود تجسم کنید بدون اینکه فکر کنید که آیا این کار امکان پذیر است یا خیر.
تمرین و تکرار
عامل مهمی که میتواند شما را از منطقه امن خارج کند تمرین کردن است. سعی کنید هر روز کارهایی که خارج از منطقه امن شما است را تکرار و تمرین کنید.
اگر در تمرین روزانه خود شکست خوردید و یا دچار مشکل شدید اصلا نگران نباشید و انگیزه خود را از دست ندهید.
فقط کار را به صورت روزانه تکرار و تمرین کنید. این مداومت باعث می شود تا هر روز نسبت به روز دیگر مهارت شما در انجام کار بیشتر شود.
هرگز نگران نظر اطرافیان خود در مورد پیروزی و یا شکست در کار خود نباشید.
اهداف را در ذهن تجسم کنید
اگر میخوهید از دایره امن خود بیرون آیید باید اهدافی که قصد رسیدن به آن ها را در سر دارید در ذهن خود تجسم کنید. سعی کنید این رویا پردازی به شکلی باشد که رسیدن به آن ممکن باشد و یک رویای قابل لمس باشد.
مثلا اگر شما می خواهید وزن کم کنید ممکن است کار بسیار سختی برای شما به حساب آید ولی زمانی که لاغری خود را در ذهن خود تجسم می کنید باعث می شود برای رسیدن به هدف خود بیشتر تلاش کنید و تمام سختی را با دل و جان قبول کنید.
نگاه بلند مدت به اهداف
خود را در ۵ سال آینده قرار دهید. اشخاص گوناگون معمولا تمایل دارند در ۵ سال آینده ی خود در بهترین وضعیت ممکن خود باشند.
این امر به ما کمک میکند تا برای بهترینها تلاش کنیم.
آیا فردی خجالتی هستید و تمام نکات بالا در مورد خارج شدن از حاشیه امن را رعایت کردید و فقط در ارتباط با دیگران مشکل دارید؟
میتوانید برای خروج از منطقه امن از روشهای زیر استفاده کنید:
اگر می خواهید در جمعی صحبت کنید قبل از صحبت چندین بار در جلوی آینه صحبت های خود را تکرار کنید.
سعی کنید صدای خود را ضبط کنید و خوب آن را گوش کنید تا مشکلات کار خود را متوجه شوید.
علاوه بر ضبط کردن صدای خود می توانید از خود فیلم بگیرید و آن را مشاهده کنید و نقاط ضعف خود را تقویت کنید.
هنگامی که با دوست خود قرار دارید با آن بیشتر تمرین کنید و بیشتر به صحبت کردن بپردازید.
در جمع های گروهی شرکت کنید و به صحبت کردن با افراد مختلف بپردازید تا بتوانید سطح مهارت خود را بالا ببرید.
با افراد جدید رابطه برقرار کنید و به صحبت کردن با آن ها بپردازید تا بتوانید راحت تر از منطقه امن خود خارج شوید.
شما خواننده محترم که در حال خواندن این متن هستید، همین حالا چه فکری در ذهنتان دارید؟
چه چیزی چالش شماست و آرزو دارید ترس از رسیدن به آن را بشکنید؟
تابوی زندگی شما چیست؟
«همین که جرأت کنید آن را بگویید یعنی آغازی بر تغییر آن.»
پس در بخش نظرات اول به ما بگویید که :
چه چیزی را دوست دارید تغییر دهید.
و همچنین بگویید که دایره محدوده شما کجاست و این دایره محدود چقدر شما را از لذتهای زندگی دور کرده است.