برایان تریسی کیست؟
برایان تریسی از نامآشناترین نویسندگان و سخنرانها در حوزهی خودیاریست. سمینارها، کتابها و مقالات گوناگون او در زمینههایی نظیر اصول فروشندگی، مدیریت و توانایی رهبری، طرفداران فراوانی در سرتاسر جهان دارد. گفتنیست که کتابهای او از پرفروشترین آثار در زمینهی موفقیتند.
برایان تریسی زاده شارلوت تاون در جزیره پرنس ادوارد کانادا، سال ۱۹۴۴ میلادی است. وی در خانوادهای با ناتوانیهای مالی به دنیا آمد. با وجود این، خانواده تریسی انسانهایی اخلاق مدار و درستکار بودند. شنیدن مداوم جملاتی همچون “پول نداریم” و “ما نمیتوانیم هزینه آن را بپردازیم” برایان کوچک را در این فکر فرو میبرد. که چرا کیفیت زندگی پایینتری نسبت به دیگران دارند. در نهایت، این ابهامات، دغدغهها و نیازهای زندگی او را ناچار به ترک تحصیل در دوران دبیرستان نمود. او در این مرحله از زندگی برای کسب درآمد به کارهای مختلفی مشغول شد. شستن ظروف و نظافت در هتلها و رستورانها، کار در کارخانه چوببری و کار فصلی در مزارع از جمله مشاغل طاقتفرسایی بود که برایان به آنها روی آورده بود.
برایان تریسی
در اوایل جوانی، برایان ۲۰ ساله که به قدر کافی زندگی نکرده بود، دل به دریا میزند و با پساندازی که از کارهای روزانه جمع کرده بود، تصمیم به مسافرت میگیرد. او که همیشه رویای سفر داشت، برای اولین بار در زندگی خود پا به آمریکای شمالی گذاشت و پس از سفر در سراسر این مناطق، به سمت قاره اروپا حرکت کرد. کار در کشتیهای باری او را با بسیاری از نقاط مختلف دنیا آشنا کرد. کشورهای فرانسه تا اسپانیا و تنگه جبل الطارق را با دوچرخه پیمود و سپس به سمت کشورهای آفریقایی حرکت کرد. برایان در سالهای جوانی بیش از سن خود آموخت و با افراد زیادی آشنا شد.
پروفسور آلبرت شوایتزر از بزرگانی بود که در سفر به آفریقای جنوبی با وی همسفر شد. در طول این سالها برایان زندگی پرفرازو نشیبی داشت و حتی بارها از خطر مرگ نجات یافت. برایان جوان پس از دو سال زندگی در ژوهانسبورگ بازهم پا در مسیر پرهیجان سفر نهاد. او مدت کوتاهی در لندن مشغول به کار شد و راه خود را به سمت مناطق اروپا و خاورمیانه در پیش گرفت. پس از سفر به کشورهای هند، مالزی و سنگاپور به تایلند رسید و به مدت دوسال در این کشور کار کرد.
تغییر مسیر زندگی
برایان تریسی در طول این سالها به بیش از ۸۰ کشور دنیا سفر کرد و در نهایت پس از گذر از سفرهای طولانی و طاقتفرسا، شغل فروشندگی را انتخاب کرد. برای فروشندگی دیگر نیازی به سفر و کار در نقاط مختلف دنیا نداشت و این، کار را برای او راحتتر کرده بود. درآمدی که از این شغل عایدش میشد، به نسبت بهتر بود؛ اما بازهم برای برایان راضی کننده نبود. در واقع او همیشه خود را با بهترینها مقایسه میکرد و سعی در پی بردن به راز موفقیت آنها داشت.
بهرهمندی از تجارب افراد موفق
برایان برای موفقیت در فروش، هرآنچه را که در توان داشت، به کار گرفت. او در این مسیر با افراد موفق بسیاری مشورت کرد و به طور مستمر در این زمینه به مطالعه پرداخت. در نهایت پس از زمان کوتاهی درآمد حاصل از فروشش به میزان قابل توجهی افزایش یافت. تلاشهای برایان تا جایی ادامه یافت که در نهایت عنوان بهترین مدیر فروش را کسب کرد. تسلط بالا در امر فروش، او را به سمت مشاغل حرفهایتری نظیر توسعه املاک، تجارت و بازاریابی سوق داد. اشتیاق و تلاش برایان در این مسیر او را به منصب مدیرعاملی یک شرکت توسعه با دارایی ۲۶۵ میلیون دلار و فروش سالیانه ۷۵ میلیون دلار رساند.
“انسان در هر سنی و موقعیتی از زندگی که قرار دارد، میتواند زندگی خود را تغییر دهد.”
این جمله معروف تریسی، خود محرکی بود تا برایانی که در نوجوانی تحصیلات دبیرستان را رها کرده بود، در ۳۰ سالگی در یکی از معتبرترین دانشگاههای عصر خود، به ادامه تحصیل بپردازد. برایان تریسی تحصیلات خود را از سر گرفت و از دانشگاه آلبرتا در رشته مدیریت فارغ التحصیل شد. پس از این دوره، مدرک کارشناسی ارشد خود را نیز از دانشگاه کلمبیا دریافت نمود.
موفقیت برایان تریسی معادلهای ساده دارد:
“مطالعه کنید، گوش دهید، به طور مداوم یاد بگیرید و رشد کنید. اگر بخواهید، میتوانید هرچیزی را یاد بگیرید.” وی در طول ۵۰ سال این روال را تکرار کرد تا در نهایت به جایگاهی که امروز در آن قرار دارد، رسید. سه ساعت مطالعه در روز، یکی از فعالیتهای دائمی او محسوب میشود.
به گفته برایان تریسی، او زمانی به فلسفه زندگی پی برد که در سختترین شرایط زندگی قرار گرفته بود. او پیشتر، بر این باور بود که زندگی هر فرد از پیش مقدر شده است و انسان کنترلی بر آن ندارد. با این حال، روزی از خواب بیدار شد و دریافت تنها کسی که میتواند او را نجات دهد، خودش است.
نام برایان تریسی امروزه به عنوان نمادی از موفقیت در زندگی و تجارت مطرح است. ثروت، دانش و خِرَد او نیز طی سالیان افزایش یافته است. تلاشهای خستگیناپذیر، ورق زندگی او را برگرداند و به یک رهبر جهانی مبدل ساخت. برایان مسیری راهی را طی کرده است که هرکسی جرات و توان عبور از آن را ندارد. بدیهی است که تجربیات او از ارزشمندترین هدایایی است که میتوان به یک فرد بخشید.
با ارزشترین توصیههای افزایش بهرهوری از برایان تریسی
» اگر دو قورباغه دارید، ابتدا زشتترین رو بخورید!
خوردن قورباغه نمادی از انجام وظایف سخت و ناخوشایند اما مهم روزانه در مسیر اهدافتان است. اگر هدف شما افزایش فروش باشد، شاید زشتترین قورباغه شما همان تماسهای تلفنی اول صبح است. که باید با مشتری برقرار کنید.
پس با این اوصاف. شما باید ابتدا قورباغههایی که باید در طول روز بخوریدشان را مشخص کنید (وظایف مهم روزانهتان که دوست ندارید) و روزتان را با خوردن زشتترین قورباغه آغاز کنید و تا زمانی که کامل آنرا نخوردید، سراغ قورباغههای بعدی نباید بروید. با انجام مهمترین کار در ابتدای روز، بار فکری زیادی از فکرتان خالی میشود و شما با آسایش خاطر بیشتری به سراغ کارهای بعدی میروید.
» از قانون 90/10 بیشتر استفاده کنید!
این قانون مخصوص افرادیست که در ابتدای روز سردرگم هستند که از کجا شروع کنند. بر اساس قانون 90/10 برایان تریسی، شما 10% از زمان ابتدای روزتان را صرف برنامه ریزی برای کارهای روزانه تان کنید که این کار 90% زمان شما را در طول روز ذخیره میکند. یک مثال عملی. اگر شما 10 دقیقه در روز برنامهریزی کنید، 1 ساعت و 30 دقیقه در وقتتان در همان روز صرفه جویی کردید و آنرا از دست ندادید.
میتوانید از این قانون برای کارهای مهمتر در آیندهتان هم استفاده کنید : اگر فقط یک روز کاری را صرف برنامهریزی و پیشبینی برنامههای آیندهتان کنید، شما 90 روز کاری در آینده که احتمالا به بطالت میگذشتند را از هدر رفتن نجات دادید. پس اول برنامه ریزی کنید و بعد شروع کنید.
» تقسیم بندی کارها
این واقعیت را بپذیرید که شما نمیتوانید همه کارهایی که باید انجام دهید را… انجام دهید. کارهای کم اهمیت را باید به بعد موکول کنید. کارهای روزانهتان به 4 دسته تقسیم کنید، از این 4 دسته، یک دسته کارهای مهمی هستند که اضطراری نیستند… آنها را به بعد موکول کنید.
» بیایید واقع بین باشیم، ما انسانیم، نه ابر انسان !
ما میتوانیم یک روز با بهرهوری بالا داشته باشیم اما هیچوقت نمیتوانید با راندمان 100%کارهایمان را انجام دهیم (یعنی حتی یک دقیقه هم زمان پرت نداشته باشید! که غیرممکن است!) اما میتوانیم با افزایش بهره وری استفاده بیشتری از زمان مان ببریم. بنابراین، قبول کنید که باید یک سری از کارهایتان را به بعد موکول کنید. اما چه کارهایی؟ کارهای کم اهمیت، کارهایی که انجام آنها کمکی به تحقق اهدافتان نمیکند اما زمانتان را میگیرند و در بدترین شرایط حتی کارهایی که مهم و اضطراری هم نیستند.
قانون اجبار بهره وری
هیچوقت زمان کافی برای انجام همه کارها نخواهید داشت. شما فقط زمان کافی برای انجام مهمترین کارها خواهید داشت ! برایان تریسی در آن توصیه میکند شما در طول روز فقط کافیست بر روی 10 کار مهمی که در آن روز باید انجام شوند، تمرکز کنید و زمانی که این 10 کار مهم را به انجام رساندید، میتوانید لیست بعدی را تشکیل دهید.
کارهای مهم چه کارهایی هستند؟ تمام کارهایی که شما را مستقیم یا غیرمستقیم به اهدافتان نزدیک میکنند که شامل کارهایی هم میشوند که سخت، عذابآور و ناخوشایند هستند اما برای تحقق اهدافتان لازم هستند.
هدف اصلی مدیریت زمان و افزایش بهرهوری این است که شما زمان بیشتری در اختیار داشته باشید تا با کسانی که دوست شان دارید و با انجام کارهایی که لذت میبرید بگذرانید !
اگر بخواهید بدانید چقدر خوشبخت هستید، کافیست:
سه فاکتور خوشبختی، یعنی ثروت، سلامتی و روابطتان را زیر ذرهبین بگذارید. کدام یک از این سه فاکتور شما نواقصی دارند که باید برطرف شوند؟ که البته هر نقصی، نیاز به زمـــان دارد. پس برای خوشبختی، شما باید زمانی را صرف کارهایی که دوست دارید. صرف گذران وقت با افرادی که دوستشان دارید. صرف چیزهایی که به شما انرژی، اشتیاق و احساس خوب میدهد هم بکنید.
قوانین ارزشمند زندگی برایان تریسی
۱- قانون ارزشها
آنچه که انسان را در مسیر پیشرفت و یا پسرفت در زندگی قرار میدهد، باور به ارزشهاست.
۲- قانون عادت
عادتها بیشترین سهم اَعمال بشر را شامل میشوند. اگر این عادتها غیر مفید باشند، فرد را به عقب میکشند. بنابراین انتخاب عادتهای مفید بهطور غیر ارادی فرد را در مسیر پیشرفت قرار میدهد.
۳- قانون انتخاب
شما در هر مرحله و جایگاهی که اکنون قرار گرفتهاید، نتیجهای از انتخابهای خودتان بوده و عوامل دیگر تاثیر جزئی در آن داشته است. بنابراین آینده شما نیز متاثر از انتخابهای امروز شماست. انسان با انتخابهای صحیح و اصولی میتواند کنترل زندگی خود را به دست بگیرد.
تاثیر مثبت اندیشی در تصمیمگیری: به عقیده برایان تریسی، تفکرات مثبت و منفی بر تعیین اهداف تاثیرگذار خواهند بود. از اینرو فرد باید قدرت کنترل احساسات و هیجانات آنی را داشته باشد.
برایان تریسی معتقد است:
“افکار و احساسات منفی ذهن را خاموش میکند و نتیجه آن چیزی جز قضاوتهای ضعیف و تصمیم گیریهای اشتباه نخواهد بود.”
هر فردی در مسیر رسیدن به موفقیت، باید به طور واضح اهداف خود را مشخص کند و مسئولیت تصمیمات خود را بپذیرد.
۴- قانون تغییر
هر انسانی در مسیر زندگی خود نیاز به تغییر دارد. اگر عادات و الگوهای ذهنی اشتباه خود را تغییر دهد، شاهد ابعاد متفاوتتر و بهتری از زندگی خواهد بود. اگر هم در مسیر درستی قرار دارد، بازهم نیاز به تغییر جهت به سمت مسیرهای موفقتر خواهد داشت. در غیر این صورت یکنواختی عامل تخریب افکار فرد خواهد بود.
۵- قانون مسئولیت
اولین و مهمترین نکته در مسیر پیشرفت، پذیرفتن مسئولیت انتخابها و تصمیماتی است که گرفتهاید.
۶- قانون پاداش
قانون عمل و عکسالعمل برای همه ما آشناست. به عبارتی هر کاری که شما انجام میدهید، نتیجه آن به خود شما برمیگردد.
۷- قانون تکرار
لازمه یادگیری، تمرین و تکرار مداوم است. سختترین و پیچیدهترین مسائل هم با صبر و تکرار مداوم قابل یادگیری هستند.
۸- قانون افکار و احساسات
کنترل احساسات در شرایط پیچیده بسیار حائز اهمیت است. این افکارِ شما هستند که زندگیتان را رهبری میکنند. بنابراین با تزریق افکار مثبت به ذهن خود، ارادهتان را قویتر و مسیر دستیابی به موفقیت را هموارتر کنید.
۹- قانون انطاف پذیری
اگرچه پافشاری بر هدف مهم است، اما انعطافپذیری در مسیر رسیدن به آن اهمیت بیشتری دارد. این اصل به شما کمک میکند که در صورت رسیدن به بنبست، راه دیگری را برگزینید.
نقل قول های تاثیر گذار از برایان تریسی:
۱. آموزش کلید موفقیت است، ولی چون سخت و وقتگیر است و بیشتر انسانها تنبلاند، کسی برای یادگیری اهمیت قائل نمی شود!
افراد موفق کسانی هستند که لذتهای کوتاه مدت را به تعویق میاندازند تا بتوانند از نتایج بسیار بزرگتر درازمدت بهره بگیرند. برعکس، افراد ناموفق بیشتر در مورد لذتهای کوتاه مدت و آنی فکر میکنند و به آیندۀ خود کمتر توجه دارند. زمان به هر حال خواهد گذشت تنها پرسشی که مطرح می شود این است که چگونه از وقتتان استفاده میکنید. و در پایان هفته ها و ماههایی که می گذرند به کجا قرار است برسید. یادگیری مداوم حداقل چیزی است که برای موفقیت در هر زمینه ای لازم است.
۲. موفقیت مانند نردبان است، و مهارتهای ما پلههای آنرا میسازد، اگر پله ها کامل نباشد، ما نمیتوانیم از نردبان بالا برویم.
۳. با ارزش ترین دارایی ما توانایی کسب درآمد است، نه آن پولی که به دست می آوریم. توانایی از دست نمیرود، اما پول و ثروت ممکن است بارها از دست برود.
ممکن است همۀ دارایی خود را از دست بدهید، خانه، اتومبیل،شغل و موجودی بانکیتان، اما تا زمانی که هنوز از توانایی یادگیری برخوردار هستید میتوانید همۀ آنها به علاوۀ بسیاری چیزهای دیگر را دوباره به دست آورید.
۴. پتانسیل انسان آنقدر زیاد است که میتواند صد زندگی همزمان داشته باشد. ما میتوانیم هر چیزی را بیاموزیم، و در هر امری متخصص شویم.
۵. امروزه نه تنها باید هوشمندانه کار کرد، بلکه باید هوشمندانه و سخت کار کرد تا به ثروت و موفقیت نائل شد.
افراد موفق همواره برای داشتن بالاترین عملکرد خود را تحت فشار قرار میدهند. افراد ناموفق باید توسط دیگران هدایت و نظارت شوند و تحت فشار قرار بگیرند. تنها 2 درصد افراد می توانند بدون نظارت کار کنند.